آینده‌ی بهتر با آموزش بهتر

بارداری ذهنی

در این نوشتار می‌خوانیم:

  • «بارداری ذهنی» چیست؟
  • «بارداری ذهنی» چه آثاری دارد؟
  • شباهت زایمان روانی و جسمانی چیست؟
  • آیا موفق شده‌اید «کودک حرف‌شنو» تربیت کنید؟
  • زایمان طبیعی لازم است یا سزارین روانی؟

 

  • «بارداری ذهنی» چیست؟

بارداری ذهنی به مفهوم احساس یگانگی ذهنی با شخص دیگریست. توهم داشتن یک ذهن مشترک به داشتن یک احساس مشترک و یا یک فکر مشترک منجر می شود. در «دوران بارداری جسمانی مادر» تجربه‌ی یکی بودن دو بدن با یکدیگر، طبیعی است اما با تولد نوزاد این تجربه از لحاظ زیستی به پایان می رسد. دو جسم از یکدیگر جدا می شوند و نوزاد متولد می گردد.

اما شاید برای برخی از مادران هنوز نوزاد بعنوان یک موجود جداپذیر و مستقل از بدنشان شناخته شده نیست. آن‌ها تمایلی برای پایان دادن به دوران «بارداری ذهنی» و انجام زایمان روانی ندارند.

  • آثار «بارداری ذهنی» چیست؟

اگر شما کسی را از لحاظ ذهنی و روانی باردار باشید: وقتی گرسنه هستید، احساس می کنید او نیز گرسنه است و اگر سیر باشید، احساس می کنید او حتمن سیر است.(توهم احساسات جسمی مشترک) اگر ناراحت هستید، احساس می کنید او نیز میبایست ناراحت باشد و اگر شاد هستید او نیز منطقا و به طور طبیعی باید شاد باشد.(توهم احساسات روانی مشترک)

اما اگر اینطور نباشد چه؟ درست حدس زدید جنین روانی شما که اکنون در واقعیت شاید 50 سال دارد و کامله مردیست. هنوز خودش را به خوبی شما نمی‌شناسد!

توهم آنکه جنین ذهنی من در واقعیت جهان مادی به دنیا آمده است و دهه‌هایی را هم زیسته اما هنوز خودش را به خوبی نمی‌شناسد؛ به افکار و احساسات شخصی خود آگاهی ندارد. من را به این باور می‌رساند که او را بهتر از خودش می‌شناسم. من بهتر می‌دانم چه چیز برای او خوب و مناسب است؛ چه چیز بد و نامناسب.

  • شباهت زایمان روانی و جسمانی چیست؟

همانطور که زایمان جسمانی برای سلامت جسمی مادر و کودک ضروری است همچنین ادامه‌ی آن بعد از زمان مقرر برای سلامت جسمانی هر دو نفر خطرناک است. زایمان روانی هم برای حفظ سلامت روانی مادر و کودک ضروری است همچنین ادامه‌ی آن بعد از زمان مقرر برای سلامت روانی هر دو نفر خطرناک است و به نوعی مرگ روانی هر دوی آنها (از لحاظ هویت مستقل روانی) را به دنبال دارد.

دیگر آنکه در زایمان جسمانی وقتی مادر سنگینی حمل یک بدن دیگر را در بدن خود به پایان می رساند. سبکی جسمانی را تجربه می‌کند. او با در آغوش گرفتن نوزاد آرامش و شادی عمیق را احساس می‌کند.

در فرآیند زایمان روانی نیز وقتی مادر سنگینی حمل یک روان دیگر را در روان خودش به پایان می‌رساند، می‌تواند فراغت روانی را تجربه می‌کند. او با مشاهده و پذیرش یک «موجود جداپذیر از خود» صلح و آرامش را احساس می‌کند.

  • آیا موفق شده‌اید «کودک حرف‌شنو» تربیت کنید؟

وقتی شما کودک خود را هنوز در روانتان باردار هستید؛ بیان افکار، نظر و حتی احساس کودک بعنوان فردی مستقل موجب آزار شماست و می تواند مقابله‌ی تمام قد شما و او را در پی داشته باشد. این افکار و احساسات متفاوت می‌بایست حتمن و فورن سرکوب شود. کودک میبایست «حرف شنو» تربیت شود تا مورد پذیرش شما باشد حتی لایق دوست داشتن.

اما در طول این فرآیند کودک شخصیت مستقلی ندارد. او فاقد احساسات، افکار و امیال اصیل است. از درون تهی است و مجبور است به جای والدین خود زندگی کند. بهمراه یک سردرگمی بنیادین و همیشگی از مفهوم «خود و دیگری».

در این حالت میبایست کودکتان همانطور که شما می خواهید احساس کند، فکر کند و رفتار کند تا احساس امنیت اولیه و حتی «بودن موجه» داشته باشد.

  • زایمان طبیعی لازم است یا سزارین روانی؟

وقتی نوزاد به طور طبیعی و در زمان مناسب از لحاظ جسمی به دنیا نیاید و در متولد شدن از لحاظ زیستی تاخیر داشته باشد؛ انجام جراحی سزارین برایش ضروری است تا بتواند زندگی جسمانی خود را شروع کند.

شاید از لحاظ روانی هم وقتی کودک به طور طبیعی و در زمان مناسب متولد نمی شود نیاز به جراحی روانی توسط یک متخصص و همکارانش داشته باشد مانند یک روان‌پزشک، روان‌شناس، روانکاو و یا یک مشاور.

بعد از طی فرآیند زایمان روانی، شما میتوانید روان متولد شده را ببینید و شروع به شناخت این موجود جدید کنید که دیگر احساس یکسانی با شما ندارد. شاید شما گرسنه باشید و کودکتان سیر.شاید شما خوشحال باشید و کودکتان ناراحت.آیا اکنون می توانید او را درک کنید

 

توجه:

در این مقاله مثال «مادر و کودک» بدلیل نزدیک بودن به تجربه‌ی زیستی ما ذکر شده است اما این فرآیند می تواند بین پدر و کودک نیز اتفاق بیفتد حتی بین همسران و هر فرد مهم زندگی شما.

دیگر آنکه این مقاله حاصل تجربه‌ی شخصی نویسنده است.

 

نظرات (5)

  • معصومه حیدری

    3 دی 1402 - 8:55 ق.ظ

    سلام خانم صفوی عزیز، خوندن تجربه شخصی شما برای من خیلی تأثیر‌گذار بود. چه خوب که نوشتید!

    • شادی صفوی

      5 دی 1402 - 11:29 ق.ظ

      سلام معصومه جان
      چقدر خوشحال شدم که نوشتن تجربه‌ام مفید بوده.
      همواره بدرخشید.

  • شیما

    5 دی 1402 - 9:02 ب.ظ

    سلام شادی جان مطلبتون خیلی خوب بود و خیلی عالی توضیح دادید ممنون از شما🩷

    • شادی صفوی

      6 دی 1402 - 5:52 ق.ظ

      سلام سیما جان
      خوشحالم که دوست داشتی گلم.

  • مهناز روحانی

    8 دی 1402 - 4:08 ق.ظ

    چقدر جالب بود این تجربه‌ای شادی جان و چقدر خوب بیانش کردی. هزاران درود بر شما

پیام بگذارید