«اصل پارتو» یا همان اصل ۸۰/۲۰ دیدگاهی در برابر نگاه ۰ و ۱ است. این اصل نشان می‌دهد ۸۰ درصد نتایج محصول ۲۰ درصد کارهاست. البته در زمینه‌های گوناگون تفسیرهای متفاوتی وجود دارد. از خودم می‌پرسم: چطور می‌توانم از این اصل در زندگیم استفاده کنم؟ برای پاسخ این پرسش مانند یک کاوشگر سرنخ‌های آن را دنبال می‌کنم تا کاربردهای آن را بیابم:

  • اصل پارتو در والدگری
  • اصل پارتو در معمول‌گرای
  • اصل پارتو در تولید محتوا

با من همراه باشید تا یک‌به‌‌یک آن‌ها را بررسی کنیم.

 

اصل پارتو چگونه به والدگری کمک می‌کند؟

اکنون کودکانم ۵ و ۱۰ ساله هستند. حالا می‌توانم:
بنویسم.
کتاب بخانم.
باشگاه بروم.
در کلاس‌های نویسندگی شرکت کنم.
برای موسسه ویراستاری محتوا انجام دهم.(دورکاری)

تا همین چند وقت پیش همه‌ی این کارها را با عذاب وجدان و ناکامی انجام می‌دادم. زیرا فکر می‌کردم: همه‌ی زمانم را باید برای خانواده و کودکانم صرف کنم. حالا که برای خودم وقت می‌گذارم، شاید موضوع مهمی را نادیده می‌گیرم.

این افکار سبب می‌شد دچار تردید شوم. بنابراین نمی‌توانستم پاسخ درست را تشخیص دهم تا اینکه دوست روان‌شناسم که شاهد ارتباط من و کودکانم بود گفت:
«گاهی والدین قاطعیت لازم را ندارند. نداشتن ثبات (یعنی تبدیل نه به بله پس از اصرار یا گریه‌ی کودک) برای کودکان مفید نیست زیرا آن‌ها را گمراه می‌کند.

نه یعنی نه و بله یعنی بله. کودک نیاز دارد ثبات را تجربه کند تا بتواند به والدینش اعتماد کند. سپس احساس امنیت داشته باشد که یکی از نیازهای اساسی اوست.

والدین هم حق دارند برنامه‌ریزی داشته باشند. برای خود و همسرشان وقت کافی بگذارند. آموزش احترام به مرزهای دیگران، برای کودکان مفید است.»

از آن روز به بعد:
کتاب می‌خانم.
باشگاه می‌روم.
ویراستاری محتوا انجام می‌دهم.
در کلاس‌های نویسندگی شرکت می‌کنم.
اما همه‌ی این کارها با لذت همراه است.

اکنون از اصل پارتو استفاده می‌کنم یعنی: ۸۰ درصد زمانم را برای خانواده و مسئولیت‌هایم صرف می‌کنم، ۲۰ درصد را برای خودم.
همینطور برای مرزبندی‌های زمانی پاسخ مشخص دارم:
●زمانی برای خودم
●زمانی برای همسر
●و زمانی برای تک‌تک کودکانم

با توجه به این زمان‌بندی‌ها به درخاست‌های کودکانم بله یا خیر می‌گویم. درخاست‌هایی مانند:
●مامان میای بریم بازی؟
●مامان برام کتاب می‌خونی؟
●مامان اون چیه که…؟

شما چگونه زمان را بین کارهای متفاوت و مهم تقسیم می‌کنید؟

 

اصل پارتو چگونه به معمول‌گرایی کمک می‌کند؟

هنگامیکه اضطراب کمال‌گرایی مرا در برمی‌گیرد از اصل پارتو استفاده می‌کنم. از خودم می‌پرسم: آیا ۸۰ درصد آنچه در ذهنم است وجود دارد؟ بعد نفس راحتی می‌کشیدم و ۷۰ را هم قبول می‌‌کنم.

مغز خمیری‌ام عاشق اصل پارتو است و مغز سنگی‌ام: هی، انگار بدش نمی‌آید.*

این اصل مرا یاد مایه کوکی می‌اندازد نه آنقدر سفت است مانند مایه کلوچه و نه آنقدر  نرم مانند مایه کیک. چیزی میان این دو است.

کمال‌گرایی منفی مانند بندی میان دست و پا و ذهن پیچده شده. با این بندها می‌آیی، می‌روی، زندگی می‌کنی اما همواره در بندی.

اصل پارتو می‌تواند به ما کمک کند که در میانه‌ی طیف باشیم. نه اینکه دائمن میان دو سر طیف صفر و صد تاب بخوریم. شاید این فرآیند کمی از کمال‌گرایی منفی‌مان بکاهد.

 

اصل پارتو چگونه به طراحی محتوا کمک می‌کند؟

اصل پارتو در طراحی محتوا کاربرد دارد. با این مفهوم که ۸۰ درصد جذب مخاطب‌ها در اثر تهیه‌ی ۲۰ درصد محتوا است.

تحلیل محتوا

🔺۲۰ درصد محتوای موثر شما کدام‌اند؟

🔺موضوع آن‌ها چیست؟

🔺در کدام رسانه منتشر می‌شوند؟(سایت، کانال تلگرام، کست‌باکس، اینستاگرام، یوتیوب یا آپارات؟)

🔺از چه نوعی هستند؟(نوشتار، فایل صوتی یا ویدئو؟)

🔺و معمولن در چه زمانی ارسال می‌شوند؟

تحلیل محتوا به ما کمک می‌کند اولویت‌های طراحی را بشناسیم. اما می‌توانیم همچنان به تهیه‌ی محتوای متنوع ادامه دهیم.

 

گسترش افقی و عمودی

تحلیل محتوا به ما کمک می‌کند محتوای متمرکز بیشتری تهیه کنیم.(گستردگی عمودی)

اما تهیه‌ی محتوا در موضوع، نوع، رسانه و زمان‌های گوناگون به ما امکان می‌دهد با مخاطب‌های بیشتری در ارتباط باشیم.(گسترش افقی)

ما به هر دو نوع گسترش برای طراحی محتوا نیازمندیم. البته می‌توانیم در بازه‌های زمانی متفاوت تنها به یکی از آنها توجه کنیم.

 

*مغز خمیری، مغز سنگی

پیام بگذارید

آخرین نوشته ها