کتاب «به بچهها گفتن، از بچهها شنیدن» تنها برای والدین نیست زیرا کتاب بیشتر دربارهی ارتباط است تا ارتباط با کودک. اگر شما هم با دوستانتان تعاملی سطحی دارید، با همسایههایتان قاطی نمیشوید، از همکارانتان فاصله میگیرید، با همسرتان چالش دارید و در ارتباط با کودکتان به بنبست خوردهاید؛ میتوانید خواندن کتاب را آغاز کنید.
این کتاب به شما نشان میدهد که چگونه به هر کس که خواهان «ارتباط» با او هستید نگاه کنید. چگونه به او گوش دهید، احساسش را دریابید. چگونه به او بازخورد دهید، او را درک کنید و چگونه با او همدلی کنید. با خواندن کتاب درمییابید بدون طیکردن این مراحل «ارتباط عمیق» ایجاد نمیشود.
- گوش دادن
وقتی اولین بار میخواستم کتاب را بخوانم؛ دخترم تازه بدنیا آمده بود. از حجم بالای کتاب میترسیدم اما شروع کردم. هر فصل را خلاصه میکردم و برای دوستانم میفرستادم. در آغاز اجرای دستورالعملهای کتاب برایم سخت بود.
بنابراین چندین بار کتاب را خواندم. مانند درسهای دوران دانشگاه خلاصههای کتاب را به دیوار چسباندم. هر روز نکتهها را مرور میکردم تا کمکم آموختم.
برای گوشدادن به کودکانم ابتدا نیاز داشتم ریتم بدنیام را کند کنم. مکث داشته باشم. همقد آنها شوم. به چشمانشان مستقیمن نگاه کنم. به حرفهایشان توجه کنم. آوای کوتاهی بگویم. احساسشان را تشخیص دهم. آنچه در ذهنشان میگذرد را بیان کنم تا آنها احساس کنند درکشان میکنم.
هنوز هم همیشه نمیتوانم این کارها را انجام دهم. اما هر روز بر موضوع تمرکز میکنم. خودم را رصد میکنم و میبینم بوسیلهی «تکرار کردن» باکیفیتتر گوش میدهم؛ کمی بهتر از دیروز خودم.
- خرد کردن کارهای کوچک
من برای «اجرا کردن» یک مرحلهی دیگر هم طراحی کردم. مرحلهی صفر: ایجاد وقفه. دریافتم برای گوشدادن ابتدا به «قطع کار در حال انجام» نیاز دارم. سپس میتوانم مرحلهی اول را انجام دهم یعنی نگاهکردن به کودکم. بنابراین مراحل «گوش دادن» را خرد کردم. در هفتهی اول تنها دو بخش خرد را انجام میدادم.
هفتهی اول:
روز اول: یک بار وقفه در کار و نگاهکردن به پسرم
روز دوم: دو بار وقفه در کار و نگاهکردن به پسرم
روز سوم: سه بار وقفه در کار و نگاهکردن به پسرم
روز چهارم: چهار بار وقفه در کار و نگاهکردن به پسرم
روز پنجم: پنج بار وقفه در کار و نگاهکردن به پسرم
روز ششم: شش بار وقفه در کار و نگاهکردن به پسرم
روز هفتم: هفت بار وقفه در کار و نگاهکردن به پسرم
روز اول تنها یک بار باید در کارم وقفه ایجاد میکردم و پسرم را میدیدم. بقیه دفعات میتوانستم روند قبلی را داشته باشم. روز دوم، دو بار این کار را انجام دادم و تا روز هفتم پیش رفتم. انجام دو کار خرد در طول یک هفته توانست به شکل گیری «عادت جدید» کمک کند بدون فشار و مقاومت ذهنی.
- سرفصلها
۱- به کودکانمان کمک کنیم تا احساساتشان را بشناسند: در این فصل یاد میگیریم که با «انعکاس احساسی» به کودکتان میتوانید احساساتش را به او معرفی کنید.
۲- دعوت به همکاری: در فصل دوم با معجزهی «توصیف کردن» آشنا میشویم. شما میتوانید از این تکنیک برای مشارکت دادن کودکتان استفاده کنید بدون تحریک مقاومت درونی او.
۳- راههای دیگر بهجز تنبیه: در فصل سوم میآموزیم چگونه بجای «فاجعهسازی» از اشتباهات کودک، او در یک «فرآیند حلمسئله» درگیر کنیم.
۴- تقویت حس استقلال: فصل چهارم به ما نشان میدهد چگونه میتوانیم بجای کنترلکردن کودک و وابستهکردنش به خودمان؛ او را مستقل بار بیاوریم.
۵- تحسین: در فصل پنجم یاد میگیریم تحسین بوسیلهی «توصیف کردن» مفیدتر از گفتن کلمات کلیشهای است. توصیف کردن، عزتنفس کودکان را هم تقویت میکند.
۶- مانع از نقشپذیری کودکان خود شوید: این فصل به ما کمک میکند که اگر فرزندمان در خانواده نقشی منفی دارد، او را رها کنیم و موقعیتهایی را پدید آوریم تا خودش را به شکلی متفاوت ببیند.